آرشیو دیدگاه های دیگران

وقتی به دل داغ برادر ماند و زینب یک کربلا غم در برابر ماند و زینب وقتی شهادت حرف آخر را رقم زد غمنامه تنهای بی سرماند و زینب وقتی […]

ادامه ...

دلم یک باره از غصه رها شدهوای خانۀ دل با صفا شد مرا بر سفرۀ زینب نشاندندکه جانم، مملوّ از نور خدا شد برای نوکری درگه توازل، ذکر لبم « […]

ادامه ...

سزد کز دیدگان خو نابه جاریکند شیعه تمام عمر زاری امام عصر اندر کند و زنجیرچهل منزل کند اشتر سوار چهل منزل همه با لشکر غمهمه با آه و واویلا […]

ادامه ...

خدای من! صدف بحر نـور، گوهر زادادب کنید که دخت رسول، دختر زاد چه دختری که ز مردان دهر، بهتر زادبـرای حیـدر کـرار، بـاز، حیـدر زاد به جلوۀ حسنینش خجسته […]

ادامه ...

شاهباز طبعم باز عندلیب شیدا شد یا که طوطی نطقم طوطی شکرخا شدرفرف خیالم رفت تا مقام او ادنی یا براق عقلم را جا به عرش اعلی شدمشتری شدم از […]

ادامه ...

بی مهر مردم، نامه ها را مهر می کردندصد خورجین نامه برای عشق آوردند قومی که گرد سنگهای کعبه می گشتندتنهایی آیینه را باور نمی کردند از سجده های بی […]

ادامه ...

ای کوکب آسمان ایمانای شیرزن نبرد و میدان ای هم‏چو پدر فصیح و گویارسواگر ظالمان دوران از آتش گرم خطبه‏هایتکاخ ستم است کوخ و ویران تو راز و شکوه سوختن […]

ادامه ...

امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیمهمراه سیِّد الشُّهداء گریه می کنیم صاحب زمان گرفته عزا گریه می کنیماز داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم مثل […]

ادامه ...

من شیردخت شیر خدایممرآت سیدالشهدایم من زینبم که زِینِ‌‌اب استمنایب‌مناب فاطمه هستم مردانگی فتاده به خاکمروح حسین در تن پاکم ناخوانده‌درس، عالمه‌ام منقرآن دست فاطمه‌ام من تحسین کند پدر سخنم […]

ادامه ...

حورا و طناب؟ وای بر منقرآن و شراب؟ وای بر من ناموس پیمبر و کنیزیدر شام خراب؟ وای بر من در پیش نگاه چند دخترچوب و لب باب؟ وای بر […]

ادامه ...