آرشیو حوادث، وقایع، هجرت

زینب علیهاالسلام وفات جدش رسول خدا صلی الله علیه و اله را شاهد بود، و دیده که مرگ آن حضرت چه تأثیر عمیقی بر مسلمین خصوصا پدر و مادر و […]

ادامه ...

گاهی سؤال میشود: چرا یزید بر مذمت و توبیخ و تهدید و وعدهی عذاب و لعن بر خود و پدرانش سکوت اختیار کرد و چیزی نگفت؟ و [ صفحه ۱۴۹] […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْزینب (س) متکایی برای حسین (ع) گذاشت ، و آن حضرت با خواهر خود آهسته به سخن پرداختند و زمانی که صدای زینب به خاطر بی سرپرستی […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ زینب دختر علی (ع ) شیهه اسب را شنید به سکینه روی آورده و به او گفت : پدرت آب آورده . سکینه بهیاد پدر و […]

ادامه ...

هنگامی که دشمنان تصمیم گرفتند اهل بیت (علیهم السلام) را حرکت دهند، زینب (علیها السلام) بادلی شکسته، برادرش حسین (ع) راصدا زد و گفت: برادرم تو را به خدای شنوای […]

ادامه ...

برگرفته از کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب نوشته :عباس عزیزی

ادامه ...

اسیران را به مجلس ابنزیاد آوردند. او با گروهی از اشراف و بزرگان کوفه در دارالامارهنشسته بود.زینب کبری(س) لباسهای کهنهو نامناسب بر تن داشت. از این رو به طور ناشناس […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْآن ایام خوش ، هر گاه زینب می خواست سوار بر محمل گردد ، قمر بنی هاشم و علی اکبر و سیدالشهداء او را کمک می کردند […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْراوی می گوید : چون بر اثر کثرت زخمها ، ضعف بر حسین (ع) غلبه کرد و تیرهای دشمن در بدنش مانند خارهای بدن خارپشت نمایان گردید […]

ادامه ...

برگرفته از کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب نوشته :عباس عزیزی

ادامه ...