آرشیو از دیدگاه شعرا

هنگامۀ وصال من و دلبرم شدهاین الحسین زمزمۀ آخرم شده چشمم به راه مانده کجایی عزیز منپیراهن تو گرمی بال و پرم شده از گریه پینه بسته دگر چشم های […]

ادامه ...

مثل رنگین کمانی از پسِ ابر، روی دامان یاس افتادیاشک شوق حسین را دیدی، باده ی ناب را نشان دادی زینت خانواده ی عصمت!…، دختر نور، دختر دریا!…با اصالت ترین […]

ادامه ...

عاشق شدیم عاشق و حیران ما شدند قومی اسیر زلف پریشان ما شدند آنقدر عاشقیم که عشاق روزگارمبهوت اشتیاق گریبان ما شدند روح القدس شدیم و تمامی شاعرانگرم غزل سرایی […]

ادامه ...

بر حنجرت سرنیزه تا بالاوپایین می رودانگارامواج صدا بالا و پایین می رود ماهی سرخ کوچکی با رقص تیر حرملهدر تُنگ دست ربنا بالاو پایین می رود می بینمش بی […]

ادامه ...

زینت بابا – شعر در مدح حضرت زینب سلام الله علیها بیت نبوت گلشن، چشم ولایت روشن لاله ز دامن ریزید، یکسره دامن دامن بنی الزهرا مبارک باد (۲) زینب […]

ادامه ...