آرشیو دیدگاه های دیگران

یکسال و نیم مانده غمت در گلوی منهر روز و شب تویی همه جا رو به روی من در زیر آفتابم و تشنه شبیه تودنیا کشیده خنجر غم بر گلوی […]

ادامه ...

هجران گرفته دور وبرم را برای چه؟خون می کنی دو چشم ترم را برای چه؟ وقتی قرار نیست کبوتر کنی مرابخشیده اند بال و پرم را برای چه؟ گر نیستی […]

ادامه ...

نیزه را در بدنت می زد و هی می چرخاندروی گلبرگ دلت تیزی نی می خواباند نعل اسب آمد و با سینه ی تو راز بگفتروضه ی سینه و پهلوی […]

ادامه ...

چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدمنیزه در نیزه غریبانه تنت را دیدم زیر پامال کبود سم مرکب ها، نهبه روی دست ملائک بدنت را دیدم گرچه نشناختمت وقت […]

ادامه ...

ادامه ...

حضرت زینب از منظر امام سجاد علیه السلام «عمه ام زینب(س) در تمام طول سفر اسارت از کوفه تا شام، پیوسته نمازهای واجب و مستحب خود را انجام می داد […]

ادامه ...

چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدمنیزه در نیزه غریبانه تنت را دیدم زیر پامال کبود سم مرکب ها، نهبه روی دست ملائک بدنت را دیدم گرچه نشناختمت وقت […]

ادامه ...

روایت زیر را که در کتب اهل سنت نقل شده است، حضرت زینب (علیها السلام) روایت کرده است:«أخبرنا أبو بکر محمد بن عبد الباقی عن أبو الحسن علی بن إبراهیم […]

ادامه ...

تو مهر روشن و اوج خصال آینه ای عیار پاکی و حسن کمال آینه ای تو صبح صادق فجری ، شکوه آینه ای تو حرف روشن و پاکزلال آینه ای […]

ادامه ...

حُجب و حیایِ فاطمی این تبار رابا تیغ خطبه فاتح صفین کوفه ای مولا سپرده دست شما ذوالفقار رادر اوج بیکران خودت مست می کِشی هفتاد و دو ستاره ی […]

ادامه ...