آرشیو مقالات و داستانها

تو مهر روشن و اوج خصال آینه ای عیار پاکی و حسن کمال آینه ای تو صبح صادق فجری ، شکوه آینه ای تو حرف روشن و پاکزلال آینه ای […]

ادامه ...

مثل رنگین کمانی از پسِ ابر، روی دامان یاس افتادیاشک شوق حسین را دیدی، باده ی ناب را نشان دادی زینت خانواده ی عصمت!…، دختر نور، دختر دریا!…با اصالت ترین […]

ادامه ...

تا هست خدا در دل من کرب و بلا هستاز درد غمت گریه بی چون و چرا هست این دشت زیارتکده ی منظر توستبی روی تو عالم همه در آتشِ […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ شجاعت حسین (ع ) در خواهرش زینب (س ) هم بود؛ یا زینب (س ) هم در مقام شجاعت قطع نظر ازجهت امامت ، کمی از […]

ادامه ...

نیزه را خم کنید ای نیزه داران تا کنم لاله ای را بوسه باران وای حسینم ، وای حسینم ، وای حسینم (۲) ای سرت سایبان محمل من با سکوتت […]

ادامه ...

طبع مى‏خواهد که وصف زینب کبرى کندلیک، قطره کى تواند صحبت از دریا کند؟ توسن طبعم در اینجا پاى در گل مانده استمرغ بى ‏پَر چون سفر بر عرصه عُنقا […]

ادامه ...

حضرت زینب سلام الله علیها و حفاظت از اسرا از مسئولیّتهای بسیار مهم و خطیر زینب علیهاالسلام محافظت از اسرا بود. زینب علیهاالسلام در این باره سعی و تلاش فراوانی […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ پس از ورود به کربلا ، امام دستهای خویش را به آسمان بر می دارد و نجوا می نماید : ((اللهم انی اعوذبک من کرب و […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ زینب (س ) خواهر امام حسین (ع ) کودک را بیرون آورد و گفت : ((برادر جان ! این کودک تو ، سه روزاست که آب […]

ادامه ...

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ بحر بن کعب (یا ابجر) را آوردند ابراهیم رو به او گفت : راست بگو ، در روز عاشورا چه کردی ؟ وای برتو باد ! […]

ادامه ...