آرشیو از دیدگاه شعرا
-
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – چون دگر فریاد طفلان را شنید
چون دگر فریاد طفلان را شنیداز حرم تا قتلِگه فریاد دید ای خدا زینب از این غم پیر شد مو سپید از ماتم آن شیر شد چون که از گودال […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – دل را به پاس عشق تو میل خُم است و بسدل را به پاس عشق تو میل خُم است و بس
دل را به پاس عشق تو میل خُم است و بسجان در ره دمشق تو سر در گم است و بس زاندم که از بهشت تو تبعید می شدیمتا حال […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – بی بی زینب مدد حضرت زینب مددبی بی زینب مدد حضرت زینب مدد
بی بی زینب مدد حضرت زینب مددبانوی کربلا ،بانوی کربلا تو شریکت الحسینه شده بیت علی مرکز شور شعفزینب از ره رسید،دختر شاه نجف بانوی عشق و وفا بانوی عشق […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – او تولد یافت طنازی کنداو تولد یافت طنازی کند
او تولد یافت طنازی کندبا الفبای جنون بازی کند او تولد یافت گردد نور عینتا شود سرمست از جام حسین او تولد یافت تا زینب شوددر سخن علامه مکتب شود […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – رفتی و گفتی انفلاب گریه با تو
رفتی و گفتی انفلاب گریه با توتفسیر آیات کتاب گریه با تو طوفان سوار خطبه های کوفه زینب!حیدر شدن پشت نقاب گریه با تو رعد بلند حنجر هیهات با منباران […] -
0
اشعار شهادت طفلان حضرت زینب (س) – همچون غریبه با من دلخسته تا مکن
همچون غریبه با من دلخسته تا مکنطفلان خواهرت ز سر خویش وا مکن یکبار می شود که فدای غمت شوندحالا که وقتش آمده چون و چرا مکن دو نوجوان زینب […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خوردرخت و لباس پاره به دردم نمی خورد ای آفتاب برسرزینب طلوع کناین چند تا ستاره به دردم نمی خورد نزدیک تر بیا […] -
0
اشعار اسرا کربلا – دل سوزان بود امروز گواه من و تو
دل سوزان بود امروز گواه من و توکز ازل داشت بلا چشم ، به راه من و تو من به تو دوخته ام دیده تو برمن، از نییک جهان راز، […] -
0
اشعار کاروان اسرا – به روی نیزه چگونه تو را نظاره کنم
به روی نیزه چگونه تو را نظاره کنمبخند تا که منم خنده ای دوباره کنم اگر اجازه دهی لا اقل برای تنتکمی ز چادر خود را کفن قواره کنم رسیده […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدم
چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدمنیزه در نیزه غریبانه تنت را دیدم زیر پامال کبود سم مرکب ها، نهبه روی دست ملائک بدنت را دیدم گرچه نشناختمت وقت […]