آرشیو دیدگاه شعرا
-
0
شعر – ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
شعر – ولادت حضرت زینب سلام الله علیها زینب همان کسی است که وقت رسیدنش از عرش جبرئیل هم آمد به دیدنش با خلقتش خدا به تمام فرشتگان همواره فخر […] -
0
اشعار اسرای کاروان کربلا – ای که گرفته صبر من این نام و اسمت
ای که گرفته صبر من این نام و اسمتبرده تمام هوش من کرب و بلایت افتاده ای در کربلا ای جان زینبباشد فدای راه تو این جان زینب از ظلم […] -
0
اشعار شهادت طفلان حضرت زینب (س) – هجران گرفته دور وبرم را برای چه
هجران گرفته دور وبرم را برای چه؟خون می کنی دو چشم ترم را برای چه؟ وقتی قرار نیست کبوتر کنی مرابخشیده اند بال و پرم را برای چه؟ گر نیستی […] -
0
دروازه کوفه – خون جبین من، که سرازیر میشود
خون جبین من، که سرازیر میشودصوت نوک نیزه، جهانگیر میشود پیشانیم به چوبۀ محمل که میخوردقرآن روح بخش تو، تفسیر میشود هر قطره خون، که میچکد از زخم حنجرتآن قطره […] -
0
شعر کاروان اسیران – من از دیارِ حبیبم ، غلام زاده یتان
من از دیارِ حبیبم ، غلام زاده یتانشکستم از غمِ هجرانِ لحظه لحظه یتان منم گدایِ همیشه ، منم غلامِ شمامنم غلامِ شما ، شب نشینِ خیمه یتان منم مقیمِ […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – من ماندم و تمام خطرهای روبرو
من ماندم و تمام خطرهای روبروراهی که مانده است و سفر های روبرو در پای آفتاب بدن های پشت سردر دست باد شانه ی سرهای روبرو شاید هنوز بود پسرهای […] -
0
کاروان اسرا – نیزه را در بدنت می زد و هی می چرخاند (جعفر ابوالفتحی)
نیزه را در بدنت می زد و هی می چرخاندروی گلبرگ دلت تیزی نی می خواباند نعل اسب آمد و با سینه ی تو راز بگفتروضه ی سینه و پهلوی […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – ای کوکب آسمان ایمانای کوکب آسمان ایمان
ای کوکب آسمان ایمانای شیرزن نبرد و میدان ای همچو پدر فصیح و گویارسواگر ظالمان دوران از آتش گرم خطبههایتکاخ ستم است کوخ و ویران تو راز و شکوه سوختن […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – سری ز نیزه زمین خورد بس که زخمی بود
سری ز نیزه زمین خورد بس که زخمی بودسری که وا شده از هم ز ضربه های عمود سری ز نیزه زمین خورد، وای خواهر اوچگونه می نگرد غلط خوردن […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – وایِ من خیمه ها به غارت رفت
وایِ من خیمه ها به غارت رفتگیسویی رویِ نی پریشان ماند وسط چند خیمه سوزانخواهری دل شکسته حیران ماند وایِ من چادری به یغما رفتبانویی معجرش در آتش سوخت مَردِ […]