آرشیو دیدگاه شعرا
-
0
اشعار کاروان اسرا – ای پسر فاطمه! قرآن بخوان
ای به سر نی، گهرافشانیَتقاری قرآن، سر نورانیت بشکند آن دست که از سنگ کینآیه نوشته است به پیشانیت همسفر و همدم و همراه منکشت غروب تو مرا، ماه من […] -
0
اشعار شهادت طفلان حضرت زینب (س) – قامت کمان کند که دوتا تیر آخرش
قامت کمان کند که دوتا تیر آخرشیک دم سپر شوند برای برادرش خون عقاب در جگر شیرشان پر استاز نسل جعفرند و علی این دو لشکرش این دو ز کودکی […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – مستی اگه،ادم و حیرون نکنه،که دیگه مستی نیمیشه
(مستی اگه،ادم و حیرون نکنه،که دیگه مستی نیمیشههر چقدر از،از جاه و جلال تو بگیم،اون که تو هستی نیمیشه وصف تو،مث مادره،خود سوره ی کوثره امشباهل بیت،توی برگ گل،خلاصه شده […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – هرشب دل من درتب و تاب و شور و شینههرشب دل من درتب و تاب و شور و شینه
هرشب دل من درتب و تاب و شور و شینهدر آرزوی زیـارت دو نـور عیـنه یا دلم می شـه کبوتر حریـم زینبیا که زائر شش گوشهی آقام حسینه هم شور […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – نسیم؛ پرده ی گهواره را تکان می دادنسیم؛ پرده ی گهواره را تکان می داد
نسیم؛ پرده ی گهواره را تکان می دادبرای عرض ارادت خودی نشان می داد ستاره های درخشان خوشه ی پروینکنار پنجره مبهوت کودکی شیرین شمیم قدسی او در مدینه پیچیدهبهار […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردیحسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردیحسین فاطمه را گرم، یاوری کردی غریب تا که نمانَد حسین بی عباسبه جای خواهری آن جا، برادری کردی گذشتی از همه چیزت […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – نام زینب خاک را زر می کندنام زینب خاک را زر می کند
نام زینب خاک را زر می کنددخت حیدر کار حیدر می کند نام زینب دلنشین و دلرباستدختر مشکل گشا مشکل گشاست -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – اسرا در کوفه- زبان حال زینب کبری(س)
دنیایی از بی حرمتی دور و برم ریختدر شهر کوفه عاقبت بال و پرم ریخت در کوچه های سنگی نامرد کوفهاز روی نیزه، جان من، خاکسترم ریخت از آن نگاه […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – از کفر نیزه خواست که سر دربیاورد؛
از کفر نیزه خواست که سر دربیاورد؛تا آسمان خبر ببرد، سر بیاورد خورشید چند ماهه ی دست تو کافی است؛تا تیر کفر حرمله را دربیاورد یک سکه ی دو روست […] -
0
شعر وفات حضرت زینب (س) – رنگ غربت به سر موی سپیدم افتاد
رنگ غربت به سر موی سپیدم افتادناله ی فاطمه را تا که شنیدم افتاد مثل زنهای حرم آه کشیدم افتادمن خودم شاهدِ او بودم و دیدم افتاد سهم خود را […]