آرشیو از دیدگاه شعرا
-
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – نیزه را خم کنید ای نیزه داران
نیزه را خم کنید ای نیزه داران تا کنم لاله ای را بوسه باران وای حسینم ، وای حسینم ، وای حسینم (۲) ای سرت سایبان محمل من با سکوتت […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بس کن حسین سربه سر نیزه ها مکن
بس کن حسین سربه سر نیزه ها مکن بس کن حسین مادرمان را صدا مکن بس کن حسین هستی من سایه ی سرم بس کن حسین جان من و جان […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – قرآن من از روی نی خواندی تو آیه
قرآن من از روی نی خواندی تو آیهبر محمل من با سرت کردی تو سایه هلال یک شبم خواهرت زینبممظلوم حسین جان پر خون و پر خاکستری ای ماه زینبهستی […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردیحسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردیحسین فاطمه را گرم، یاوری کردی غریب تا که نمانَد حسین بی عباسبه جای خواهری آن جا، برادری کردی گذشتی از همه چیزت […] -
0
اشعار ولادت حضرت زینب (س) – دوباره آمده از ره بهار عاطفه هادوباره آمده از ره بهار عاطفه ها
دوباره آمده از ره بهار عاطفه هاگلی شکفته شده از تبار عاطفه ها به آسمان علی، ماه روی زینب بینحلول عشق نگر در مدار عاطفه ها چه کودکی که به […] -
0
اشعار اسرای کاروان کربلا – ای که گرفته صبر من این نام و اسمت
ای که گرفته صبر من این نام و اسمتبرده تمام هوش من کرب و بلایت افتاده ای در کربلا ای جان زینبباشد فدای راه تو این جان زینب از ظلم […] -
0
وفات حضرت زینب (س) – هیچ حرفی نزنی تا گله از غم باشد (ساجده جبار پور)
هیچ حرفی نزنی تا گله از غم باشدچشم هایت نکند چشمه ی زمزم باشد از سفر می رسی امّا چه بگویی، سخت ستارمغان سفرت غصّه و ماتم باشد شبی از […] -
0
اشعار اسرای کربلا – روشنگر است ناله پشت شرارها
روشنگر است ناله پشت شرارهاچون آفتاب در همه روزگارها روشن تراست ازهمه ی روزها شبششب دیدنی ست جلوه شب زنده دارها خاک رهش بلند که شد”تربت” ش کنیدفرقی نمی کنند […] -
0
شعر ویژه کاروان اسیران کربلا – بنی امیّه و جفا و جسارت اهل بیت
بنی امیّه و جفا و جسارت اهل بیت عصمت و داغ اسارت واویلا واویلا واویلا واویلا آتش زده بر هر دلی آه زینب بر روی نِی میدرخشد ماه زینب رزق […] -
0
اشعار کاروان اسرا – چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدم
چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدمنیزه در نیزه غریبانه تنت را دیدم زیر پامال کبود سم مرکب ها، نهبه روی دست ملائک بدنت را دیدم گرچه نشناختمت وقت […]